آرسام هورداد

با تشکر از این اطلاعات. من دو سالی میشه که با mbti اشنا شدم و هر چند وقت تو این تست ها شرکت میکنم البته نه برای اینکه خودم رو بشناسم بلکه برای اینکه الگریتم پشت این قضیه رو بسنجم! دو سال پیش نتیجه تست برای من INFP بود اما چون تو این دوسال من بدلیل برقراری اعتدال احساساتم رو بیشتر کنترل کردم و منطق رو جایگزینش کردم تست های مختلف به من نتیجه INTP رو میدن که در واقع همونچیزیه که هستم و این سنجش به من نشون میده که من شهود رو جایگزین احساس کردم در خودم . اما با اینکه نتیجه این تست همیشه برای من درست بوده من فکر میکنم ممکنه این تست برای دیگران به این درستی نباشه! بنظر من این تست دقت کافی رو نداره .. فرض کنین 50 درصد سوال ها همیشه برای من حالت مساوی دارند که همشون هم درمورد بحث T یا F بودن منه . در نتیجه پاسخ به این سوالات خیلی جواب رو احتمالی میکنه . به طور مثال وقتی از من خواسته میشه بین نظریات یا واقعیات یکی رو انتخاب کنم من منظور طراح سوال رو متوجه نمیشم. منظور از واقعیات چیه؟ نظر طراح در این مورد خیلی مهمه چون ممکنه این نوع سوال ها کاملا نتیجه عکس بده . بطور مثال در مورد اسرائیل وفلسطین عده ای میگن واقعیت این هست که اونها غاصبند عده ای هم میگن واقعیت این است که اونها حقشون رو گرفتن و ده ها نظر دیگه که همشون هم فکر میکنن واقعیته! و عامه مردم به این میگن واقعیت. حالا اگر طراح منظورش این نوع واقعیته من نظریات رو انخاب میکنم چون این نوع واقعیت عملا تکیه زدن بر دروغ احتمالیه! و نظریه حداقل نمیگه 100 درصد حقیقت رو بیان میکنه . اما اگر منظور از واقعیت همه اتفاقات سیاسی . اجتماعی ، فرهنگی و..... ایست که تو اون سرزمین رخ داده و نتیجش شده این! بله قطعا واقعیات همیشه از نظریات مهمتر هستند و اگر کسی بگه نه نظریات مهم تر هستن مشکل روانی داره! اینا رو به عنوان مثال گفتم تا بگم این نوع سوالات شفافیت کافی رو نداره و بعضی از این گزاره ها اصلا قابل مقایسه نیستن. البته این در همه تست ها دیده میشه و همونطور که گفتین فقط یه قدم اولیه و احتمالیه ولی بنظر من میشه با روان کاوی تیپ های مختلف تست هایی به مراتب دقیق تر نوشت .

مرسی