- 31
- 3 سال پیش
شعری از حمیدرضا هرندی کانال تلگرام :https://t.me/radio_istgah_shab...
شعری از حمیدرضا هرندی کانال تلگرام :https://t.me/r...
05:08
- 31
- 3 سال پیش
05:08
- 19
- 3 سال پیش
شعری از حمیدرضا هرندی کانال تلگرام :https://t.me/radio_istgah_shab...
شعری از حمیدرضا هرندی کانال تلگرام :https://t.me/r...
02:53
- 19
- 3 سال پیش
02:53
- 28
- 3 سال پیش
"جستجو" شعری که دغدغه ی هر کدام از ماست
https://t.me/radio_istgah_shab...
"جستجو" شعری که دغدغه ی هر کدام از ماست
https://...
08:48
- 28
- 3 سال پیش
08:48
- 29
- 3 سال پیش
ویژه شب قدر
شما می توانید در کانال تلگرام رادیو ایستگاه شب به آدرس زیر عضو شوید
https://t.me/radio_istgah_shab...
ویژه شب قدر
شما می توانید در کانال تلگرام رادیو ای...
05:32
- 29
- 3 سال پیش
05:32
- 49
- 3 سال پیش
شعر "یاد" تقدیم به شما عزیزان جان...
شعر "یاد" تقدیم به شما عزیزان جان
05:35
- 49
- 3 سال پیش
05:35
- 55
- 4 سال پیش
این داستان کوتاه در حدود سی سال پیش نوشته شده و حال و هوای همان روزها را دارد ،
ممنون که خواننده ی این داستان هستید و این پادکست را به دیگران معرفی می کنید ....
این داستان کوتاه در حدود سی سال پیش نوشته شده و حا...
17:52
- 55
- 4 سال پیش
17:52
- 35
- 4 سال پیش
در شب عاشورا -امام حسين بن علي با ياران باوفايش از شهادت و واقعه اي كه در روز عاشورا بر انان اتفاق مي افتد پرده برداشت ، انان كه حسيني نبودند رفتند و آنان كه عشق او را در دل داشتند ماندند و او را در ا...
در شب عاشورا -امام حسين بن علي با ياران باوفايش از...
09:26
- 35
- 4 سال پیش
09:26
- 29
- 4 سال پیش
شعر
https://t.me/radio_istgah_shab...
شعر
https://t.me/radio_istgah_shab
03:33
- 29
- 4 سال پیش
03:33
- 64
- 4 سال پیش
از تو و عشق تو گفتن جز پشیمانی نیست ،
از تو و مهر تو گفتن جز پریشانی نیست ،
خاطرات تو اگر باز به تصویر کشم ،
خانه ی سینه به جز ، شام غریبانی نیست ،
برق چشم مه تو ، نور و صفا بود مرا ،
زین سبب روز...
از تو و عشق تو گفتن جز پشیمانی نیست ،
از تو و مهر...
04:16
- 64
- 4 سال پیش
04:16
- 40
- 4 سال پیش
داستان کوتاه
https://t.me/radio_istgah_shab...
داستان کوتاه
https://t.me/radio_istgah_shab
14:45
- 40
- 4 سال پیش
14:45
- 70
- 4 سال پیش
من از بی تو بودن پُرِ بغض و دَردَم
هنوز به نبودِ تو عادَت نکَردَم
هنوزم تویِ لحظه هایَم سهیمی
من از درد و رنجَم حکایت نَکَردَم
تویِ باوَر من ، نگنجه نبودت
ازین بی وفایی ، حِمایَت نکردم
هنوزم شَبا...
من از بی تو بودن پُرِ بغض و دَردَم
هنوز به نبودِ ...
05:40
- 70
- 4 سال پیش
05:40
- 45
- 4 سال پیش
این داستان کوتاه با مضمون رمضان ، در چندین سال پیش به رشته تحریر درآمده است ، این داستان متشکل از ۴ قسمت مرتبط به هم می باشد ....
این داستان کوتاه با مضمون رمضان ، در چندین سال پیش...
53:39
- 45
- 4 سال پیش
53:39
- 50
- 4 سال پیش
من از عُمقِ وجودِ خود
درین نیمه شبِ تاریک و روحانی
شبِ قدرِ اهورایی
خدایم را صدا کردم
نمیدانم چه میخواهی از او امشب؟
نمی دانم چه داری دغدغه در جان؟
ولی امشب،
برای تو،
برای من ،
برای ما ،
دعا ک...
من از عُمقِ وجودِ خود
درین نیمه شبِ تاریک و روحان...
05:36
- 50
- 4 سال پیش
05:36
- 65
- 4 سال پیش
"گل نرگس"
گلای نرگس و مریم یادته ،
که برات با هر بهونه می آوردم ،
و تو هر دفعه که از من می گرفتیش ،
همه ی شمیمش و یه جا میبردی تا نهایت مشامت ،
که پلی می شد به قلبت ،
و می رفت تا ته احساس لطیفت ...
"گل نرگس"
گلای نرگس و مریم یادته ،
که برات با هر...
07:28
- 65
- 4 سال پیش
07:28
- 76
- 4 سال پیش
مگه می شه که من یادِت نباشم
گرفتارِ تو و چشمِت نباشم
مگه میشه جدا از تو سفر کرد
پریشونِ سرِ راهِت نباشم
مگه می شه تو تاریکیِ هر شب
به فکرِ لمسِ زُلفونِت نباشم
مگه می شه بدونِ تو یِه لحظه
جدا از تو ...
مگه می شه که من یادِت نباشم
گرفتارِ تو و چشمِت نب...
03:24
- 76
- 4 سال پیش
03:24
- 74
- 4 سال پیش
تو به مانند سحر زیبایی.....
https://t.me/radio_istgah_shab...
تو به مانند سحر زیبایی.....
https://t.me/radio_i...
02:27
- 74
- 4 سال پیش
02:27
- 80
- 4 سال پیش
آخر چرا به خاک سیه می نشانی ام ؟
من خسته ام ، مرو ، به کجا می کشانی ام؟
از این دل نشسته به خون ، مهری طلب نکن
گمگشته ام درون خود و من ، بی نشانی ام
این آتشِ میانِ سینه ، تو چرا فوت می کنی ؟
کوهی شد...
آخر چرا به خاک سیه می نشانی ام ؟
من خسته ام ، مرو ...
03:18
- 80
- 4 سال پیش
03:18
- 88
- 4 سال پیش
این داستان کوتاه یکی از داستانهایی است که در کتاب "داستان های زنانه" که به زودی منتشر می شود به چاپ خواهد رسید ، در این داستان نیز سعی شده به گوشه ای از معضلات زندگی زنان در جامعه ی ما پرداخته شود ....
این داستان کوتاه یکی از داستانهایی است که در کتاب ...
23:30
- 88
- 4 سال پیش
23:30
- 172
- 4 سال پیش
چه جای خوبیه آغوش واسه اونکه دلش خونه
همونکه شرشر بارون توی چشماش نمایونه
کسی که خنجر و دیده توی دست رفیقی که
براش جون داده بود اما دوروئیش کنج ایوونه
چقدر سخته بفهمی که بهت نارو زده یارت ،
کسی ک...
چه جای خوبیه آغوش واسه اونکه دلش خونه
همونکه شرشر...
01:59
- 172
- 4 سال پیش
01:59
- 191
- 4 سال پیش
بلمی خواهم ساخت ، جنسش از خاطره ی مهر به تو
خواهم انداخت به آبِ احساس
می روم با دل خوش
تا سراپرده ی مهر
تا به مرز تو رَسَم
از کران تا به کران
پُرِ احساس شوم
و پر از حسِ تر و تازِگیِ عشقِ به ت...
بلمی خواهم ساخت ، جنسش از خاطره ی مهر به تو
خوا...
03:08
- 191
- 4 سال پیش
03:08
- 210
- 4 سال پیش
"عشق یعنی ..."
آنچه در من جاریست ،
که به تو میرسد و دور تو را می گیرد ،
آنچه از من هر دم ،
سوی تو جاری هست ،
حس و حالیست که در آن روحم
از تو آکنده و ازمهر تو لبریز شده ست ،
نام این احساسم ، خوب...
"عشق یعنی ..."
آنچه در من جاریست ،
که به تو میرس...
06:06
- 210
- 4 سال پیش
06:06
- 60
- 4 سال پیش
داستان کوتاه
نویسنده و مجری : حمیدرضا هرندی...
داستان کوتاه
نویسنده و مجری : حمیدرضا هرندی
11:53
- 60
- 4 سال پیش
11:53
- 99
- 4 سال پیش
به تو
ای تو لبهايت ، همه آتشفشان ، همچون گل خورشيد
ای تو چشمانت ، گذرگاهي ، به قلبي مهربان و پاك
ای نگاهت نرم و ساده ، گرم و زيبا ، چون شعاعي نور
ای تو لبخندت ، لطيف و پر سرور و شاد
ای تو چون م...
به تو
ای تو لبهايت ، همه آتشفشان ، همچون گل خورش...
05:13
- 99
- 4 سال پیش
05:13
- 161
- 4 سال پیش
صبح بارانی چه دل انگیز و خوش است
نم باران خوردن
و کمی خیس شدن
دستِ همراه شدن
همره و یار شدن در باران
شانه در شانه رهی را رفتن
چه طربناک و خیال انگیز است
یار بارانی من دستت کو
نفسِ گر...
صبح بارانی چه دل انگیز و خوش است
نم باران خوردن ...
05:00
- 161
- 4 سال پیش
05:00
حمیدرضا هرندی
4 سال پیششما می توانید مرا در تلگرام با ادرس زیر نیز دنبال کنید : https://t.me/radio_istgah_ shab
BRAND_USER
4 سال پیشداستان خوبی بود مهندس لذت بردم از نگارش و اجرای خوبتون موفق باشید .
BRAND_USER
4 سال پیشسلام جناب هرندی عزیز شعراتون عالیه و پر و لبریز از احساس سربلند باشید لذت میبرم از این همه لطافت و شور
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است