دکلمه اسفند
با صدای: شهرام صدیق
هیچوقت اسفند را دوست نداشتم.
نه حال و هوای خرید کردنش را دوست داشتم نه این هول و ولا و تکاپویی که به جان آدم میاندازد!
ما آدمها توی اسفند بیشتر از هر وقت دیگری خستهایم اما نمیدانم چرا به جای اینکه نفسی تازه کنیم، سرعتمان را بیشتر و بیشتر میکنیم تا هر طور شده مثل قهرمان دوی ماراتن، از خط پایان این ماه عجیب و غریب بگذریم!
اسفند را باید نشست باید خستگی در کرد باید چای نوشید...
یازده ماه تمام، دردها، رنجها و حتی خوشیها را به جان خریدن که الکی نیست، هست؟!
چطور میشود با حجم این خاطرات و دلتنگیهایی که روی دلم آدم سنگینی میکنند، مغازههای هفتتیر را گشت یا قیمت فلان مانتو را با مغازه دیگر مقایسه کرد؟!
اصلا مگر میشود انقدر ساده حجم این بغض را که تمام این ماههای سال گوشه دلت نشسته است، نادیده گرفت؟ بغضی که هر آن، منتظر است تا از یک جایی خودش را پرت کند بیرون...
اسفند را نباید دوید اسفند را باید با کفشهای کتانی، قدم زد
اولین نفر کامنت بزار
دکلمه پاییز
با صدای شهرام صدیق...
دکلمه یغمای پاییز
نوشته: فرامر...
داستان ظهر جمعه
نوشته: رضا افس...
حکایت این نیز بگذرد
گوینده شهر...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است