• 4 هفته پیش

  • 13

  • 01:08:40

سحر بلبل حکایت با صبا کرد ۱۳۰

رواق / Ravaq
0
توضیحات

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۳۰

مفاعیلن مفاعیلن فعولن


سحر بلبل حکايت با صبا کرد

که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد


از آن رنگ رخم خون در دل (انداخت) افتاد

وز آن (وز این) گلشن به خارم مبتلا کرد


غلام همت آن نازنينم

که کار خير بی روی و ريا کرد


من از بيگانگان ديگر ننالم

که با من هر چه کرد آن آشنا کرد


گر از سلطان طمع کردم خطا بود

ور از دلبر وفا جستم جفا کرد


خوشش باد آن نسيم صبحگاهی

که درد شب‌نشينان را دوا کرد


نقاب گل کشيد و زلف سنبل

گره‌بند قبای غنچه وا کرد


به هر سو بلبل (بیدل) عاشق در افغان

تنعم از (زان) ميان باد صبا کرد


بشارت بر به کوی می‌فروشان

که حافظ توبه از زهد ريا کرد


وفا از خواجگان شهر با من

کمال دولت و دين بوالوفا کرد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads