• 10 سال پیش

  • 2.5K

  • 06:40

تا انتهای حضور

سهراب سپهری
0
توضیحات
تا انتهای حضورامشبدر یک خواب عجیبرو به سمت کلماتباز خواهد شدباد چیزی خواهد گفتسیب خواهد افتادروی اوصاف زمین خواهد غلتیدتا حضوروطن غایب شب خواهد رفتسقف یک وهم فرو خواهد ریختچشمهوش محزون نباتی را خواهددیدپیچکی دور تماشای خدا خواهد پیچیدراز سر خواهد رفتریشه زهد زمان خواهد پوسیدسر راه ظلماتلبه صحبت آببرق خواهد زدباطن آینه خواهد فهمیدامشبساقه معنی راوزش دوست تکان خواهددادبهت پرپر خواهد شدته شب یک حشرهقسمت خرم تنهایی راتجربه خواهد کردداخل واژه صبحصبح خواهد شدانتهای منظرهکاج های زیادی بلند.زاغ های زیادی سیاه.آسمان به اندازه آبی.سنگچین ها ، تماشا، تجرد.کوچه باغ فرا رفته تا هیچ.ناودان مزین به گنجشک.آفتاب صریح.خاک خوشنود.چشم تا کار می کردهوش پاییز بود.ای عجیب قشنگ !با نگاهی پر از لفظ مرطوبمثل خوابی پر از لکنت سبز یک باغ،چشم هایی شبیه حیای مشبک ،پلک های مرددمثل انگشت های پریشان خواب مسافر !زیر بیداری بید های لب رودانسمثل یک مشت خاکستر محرمانهروی گرمای ادراک پاشیده می شد.فکرآهسته بود.آرزو دور بودمثل مرغی که روی درخت حکایت بخواند.در کجا های پاییز هایی که خواهند آمد یک دهان مشجره از سفر های خوب حرف خواهند زد ؟

با صدای
خسرو شکیبایی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads